دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
حق به شهر؛ شهر موجود و شهر مطلوب آنچه که هست و آنچه که باید باشد
9
30
FA
سید محسن
حبیبی
استاد دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
smhabibi@ut.ac.ir
مریم
امیری
کارشناس ارشد برنامهریزی شهری دانشگاه تهران
mkiamm@gmail.com
10.22059/ijar.2015.59014
در سالهای اخیر همزمان با از دست رفتن کارایی ساختارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شهر، بحرانهای شهری با مطالبات شهروندی رخ نشان میدهند و از «حق به شهر» سخن میرود. حق به شهر ابزار مفهومی مناسبی را برای نقد وضع موجود شهرها فراهم میآورد. موضوع حق به شهر هم موضوع شهر موجود است، شهری که هست و هم موضوع شهر مطلوب، شهری که باید باشد. مقاله خاستگاه فلسفی این مفهوم را از دیدگاه واضع آن، هانری لوفبور واکاوی میکند. او بر این باور است که انباشت سرمایه در جوامع سرمایهداری معاصر، از طریق شهری شدن اتفاق میافتد و همزمان نظارت بر و مراقبت از شهر از شهروندان گرفته و منافع حاصل از شهری شدن به نفع سرمایه (دولتی یا خصوصی) مصادره میشود. حق به شهر به طور عام درصدد پس گرفتن نظارت بر و مراقبت از شهر و استفاده از منافع شهری شدن سرمایه است. امروزه حق به شهر موضوع جنبشهای اجتماعی و اصلاحات قانونی بسیاری در سراسر جهان شده است که به چند تجربه عملی در این زمینه نیز اشاره میشود. تجاربی که نشان میدهد حق به شهر خواستهای مدنی و قانونی است. از این سبب شاید بتوان گفت که برخی شکستهای برنامهریزی شهری در ایران به دلیل نشناختن حق به شهر است. در بازخوانی متن هانری لوفبور درباره حق به شهر مواردی فهرست مطرح میشوند که به طور خلاصه و جامع این مفهوم را پوشش میدهند.
تولید فضا,تهران,حق به شهر,فضای انتزاعی,فضای دیفرانسل,هانری لوفبور,دیوید هاروی
https://ijar.ut.ac.ir/article_59014.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59014_62708854040ca7d2fe5cd83acb10a712.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
اوقات فراغت شهر تهران: همگرایی و واگرایی در فرایند پرسهزنی مطالعه موردی شهرک قدس (غرب)
31
50
FA
ناصر
فکوهی
0000-0002-6167-6800
دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
nasserfakouhi@gmail.com
علیرضا
امیری
کارشناس ارشد انسانشناسی دانشگاه تهران
alirezaamirt95@yahoo.com
10.22059/ijar.2015.59017
در جوامع امروز اوقات فراغت به عنوان یکی از مؤلفههای مهم سبک زندگی و بستری برای تعامل و جامعهپذیری کنشگران اجتماعی مورد توجه است. در این چشمانداز به فضاهای اجتماعی به عنوان نمادهایی برای سرزنده بودن و مکانهایی برای همجواریهای لذتبخش شهروندان نگریسته میشود. پژوهش این مسئله را بر مبنای راه رفتن فراغتی در فضاهای عمومی شهر از منظر بدنمندی مورد بررسی قرار میدهد تا فهمی از چگونگی و سازوکارهای روابط فرهنگی و اجتماعی یک فعالیت فراغتی مشارکتی به دست آورد. با چه سازوکارهایی در روابط فرهنگی و اجتماعی میان بدنهای فردی و اجتماعی، کنشگران به همگرایی و واگرایی در راه رفتن فراغتی خود سوق مییابند؟ موقعیتهای مقطعی و اجتماعی این همگراییها و واگراییهای در حرکت به چه صورت است؟ آیا فضاهای عمومی امروز شهر تهران بستر مناسبی برای راه رفتن فراغتی شهروندان خود فراهم میکنند؟ میدان مطالعه این پژوهش محله شهرک غرب است. با توجه به مفهوم بدنمندی، فراغت و موقعیتمندی و با بررسی چگونگی ضربآهنگهای راه رفتن و اداهای بدن از خلال موقعیتها و میانکنشهای افراد در دو سطح بدن فردی و بدن اجتماعی ملاحظه میشود که میانکنشهای بدنمند افراد در فضاهای شهری در موقعیتهای اجتماعی به سمت واگرایی در حرکت جهتگیری دارند و خصلت ارتباطی ضربآهنگهای راه رفتن تحت تأثیر مخاطرات محیط به سمت اغتشاش و گسست میل میکند. این امر یک شرایط آسیبشناختی ایجاد کرده است که مؤلفههای فراغتی کنش پرسهزنی و تجربه سرخوش بودن بدن فرد در حرکت تحت تأثیر آن قرار میگیرند.
انسانشناسی بدن,انسانشناسی شهر,اوقات فراغت,بدن اجتماعی,راه رفتن فراغتی,ضربآهنگ
https://ijar.ut.ac.ir/article_59017.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59017_d134651e792caff6c991ae2b977b517e.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
معناسازی برای خانه؛ زندگی روزمره تهران در فیلمهای سینمایی
51
73
FA
مریم
ارمغان
استادیار گروه معماری، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
mryam.armaghan@gmail.com
10.22059/ijar.2015.59018
معنا، مدلول و مضمون هر چیز است و تداعیای که در پس آن برای ذهن ایجاد میشود. هدف پژوهش حاضر، یافتن معنای خانه و مؤلفههای شکلدهنده آن در زندگی روزمره زیستکنندگان خانه است. مقاله حاضر سعی دارد بر همین مبنا و با مطالعه خانههای بازنماییشده در چهار فیلم سینمایی مربوط به تهران که طی سالهای 1391-1387 در شبکه سینمای خانگی توزیع شدهاند، فرآیند معناسازی برای خانه و مؤلفههای اصلی آن را استخراج کند. به این منظور، فیلمهای «سر به مهر»، «حوالی اتوبان»، «سعادتآباد» و «اینجا بدون من» انتخاب و با روش گراندد تئوری، مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج پژوهش، گویای آن است که نظام معناساز برای خانه، در تجربه تهران روایتشده در فیلمها متشکل از پنج مؤلفه «ادراک حسی»، «نشانهها و نمادها»، «روابط اجتماعی»، «مالکیت» و نیز «کالبد» است. فضا زمانی معنای خانه را میپذیرد که اولاً، واجد ارتباطاتی با مؤلفههای مذکور باشد و دوما این ارتباط، در اشکال مثبت و نه نابهنجار آن تجربه شود. پژوهش همچنین گویای آن است که در نظام ارائهشده، روابط اجتماعی و کیفیت آن، بیش از سایر مؤلفهها در فرآیند معناسازی برای خانه ایفای نقش میکند. این روابط چه در قالب مناسک و چه در قالب الگوهای زندگی روزمره میتوانند معنا را برای خانه، ایجاد و در آن انباشت کنند. در مقابل، نقش کالبد معمارانه، کمتر تصویر شده و تأکید به جای فضای ثابت بر فضاهای نیمهثابت است.
انسانشناسی,تهران,زندگی روزمره,فضای خانگی,فیلم سینمایی,نظام معناساز,معماری
https://ijar.ut.ac.ir/article_59018.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59018_de4f920c027bd2017e870acc16b05e92.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
اعتیاد و زوال زندگی: انسانشناسی رنج برای لب خط تهران
75
98
FA
اصغر
ایزدی جیران
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز
a.izadijeiran@tabrizu.ac.ir
10.22059/ijar.2015.59019
انسانشناسی رنج، جریان قوی درد، زوال زندگی، ساختار محرومکننده، سوژه تضعیف <br />هدف از این پژوهش آن است که بتوان که با توسل به انسانشناسی رنج زندگیهای رنجمند، شکسته، کاهیده، خُردشده و لهشده را با تکیه بر پرسههایی در تجربه کار میدانی به نثری رنجمند بیاید. انسانشناسی رنج در باب اعتیاد حداقل باید چهار ویژگی داشته باشد: 1) ضد تقلیل به معتاد، 2) اولویت تجربه زیسته در زندگی شخص، 3) به نقد کشیدن ساختارهای اعتیادآور و 4) تعهد اخلاقی با رابطهای شفقتآمیز نسبت به دیگری. محله لب خط تهران انباشتی است از انسانهای بسیار با رنجهای بسیار، دارای فضاهایی با اتمسفرهایی از اعتیاد، درگیری و تعفن. انسانهای لب خطی، انسانهایی هستند مهاجر از جاهای دیگر ایران به قصد کسب درآمد در تهران، اما گرفتارشده در تخدیر و تحقیر، غرقشده در تعفن و تنزل، اسیرشده در بیماری و بیچارگی. در انسان نگاری تصویرهایی از کوچهها و تصویرهایی از اتاقها را با لحظاتی از زندگی چند نفر لب خطی در قطعهها و پارههای نوشتاری همراه خواهم کرد. در نهایت با خلق مفهوم جریان قوی درد سیاستهای کلان، خرد و شخصی را که در کار به زوال کشاندن زندگی یک لب خطی هستند ترسیم میکنم. هدف از این فرایند همدردی، مستندسازی و نقد است. <br />شده. لب خط.
انسان شناسی رنج,جریان قوی درد,زوال زندگی,ساختار محرومکننده,سوژه تضعیفشده. لب خط
https://ijar.ut.ac.ir/article_59019.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59019_15a8425b444147a434dd80151a6274df.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
مترو و زندگی روزمره (مطالعه موردی شهر تهران)
99
116
FA
ستار
پروین
استادیار دانشگاه علامه طباطبایی
sparvin1359@gmail.com
عبدالحسین
کلانتری
دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
kalantari1356@gmail.com
علیرضا
مرادی
دانشجوی دکترای ارتباطات دانشگاه تهران
ali.moradi@ut.ac.ir
10.22059/ijar.2015.59021
هدف اصلی حملونقل ایجاد امکان جابهجایی و دسترسی برای انسانها و کالاهای ساختهشده توسط آنها و همچنین کالاهای مورد نیاز آنها است؛ حملونقل در جوامع امروزی بیش از اینکه یک مسئله فنی و مهندسی باشد، یک مسئله اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی محسوب میشود. مطالعه حاضر به بررسی زندگی روزمره شهروندان تهرانی در مترو به عنوان یک فضای اجتماعی میپردازد. روش تحقیق شامل روش اسنادی و روششناسی مردمنگارانه و تأکید نظری بر رویکرد زندگی روزمره و تغییرات مترو در زندگی روزمره افراد استفادهکننده است. واقعیت احداث و ورود مترو به درون یک شهر، چیزی بیش از یک وسیله صرف حملونقل است که میتواند مزایای زیست- محیطی، اقتصادی و روانی زیادی دربرداشته باشد، مترو علاوه بر همه اینها تغییرات اجتماعی بنیادینی در رفتار، کردار و شیوههای انجام کارهای روزمره ما دارد و به شکل بنیادیتری، حتی فضای هندسی شهری و مفاهیمی مانند نزدیک و دور را هم تحت تأثیر قرار میدهد، ارزش مکانها و قیمت املاک را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و حرکت جمعیتهای انسانی در درون شهرها را به شدت متأثر میسازد. نتایج تحقیق نشان میدهد که مترو علاوه بر ابعاد روانی، زیستمحیطی و اقتصادی، دارای بعد اجتماعی و فرهنگی است که در تجربه زیست افراد در زندگی روزمره در کلانشهر تهران نمایان میشود. بر این اساس، مترو سبب تغییراتی در زندگی روزمره افراد شده است از آن جمله میتوان بر کوچک شدن تهران، انتقال تهران به زیرزمین- شکلگیری فضایی برای روابط اجتماعی- و کسب درآمد برای عدهای و همچنین وجود آسیبهای اجتماعی متعدد اشاره کرد.
تهران,روششناسی مردمنگارانه,زندگی روزمره,حملونقل عمومی,مترو
https://ijar.ut.ac.ir/article_59021.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59021_137be53ecd7b3befdd2407d412578568.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
تأثیر فناوری حمل ونقل شهری بر شکل و فعالیت در بافت های تاریخی با تأکید بر پیاده مداری (نمونه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)
117
137
FA
مهرنوش
حسنزاده
پژوهشگر دکتری شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین
mehrmah@chmail.ir
حسین
سلطانزاده
دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز
hos_soltanzadeh@iauctb.ac.ir
منوچهر
طبیبیان
استاد دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین
10.22059/ijar.2015.59076
احیا و بازآفرینی بافتهای تاریخی سالها است که به عنوان یک مسئله اساسی در حرفههای مرتبط مطرح است و نظریههای مختلفی بر مبنای شرایط و تجربههای گذشته وجود دارد. عدم شناخت و تحلیل صحیح از روابط میان عوامل مختلف، نبود اطلاعات دقیق، نداشتن درک مناسب از شرایط ویژه و چگونگی فرایند فرسودگی بافتهای تاریخی را میتوان از دلایل اصلی شکست بسیاری از طرحهای مرمت شهری دانست؛ بنابراین نخستین و مهمترین گام شناخت صحیح متغیرها و چگونگی تأثیر آنها بر یکدیگر است. در این پژوهش به بررسی تحلیلی چگونگی تأثیر فناوری حملونقل شهری بر شکل و فعالیت بافتهای تاریخی با تأکید بر گسترش پیادهمداری پرداخته میشود. پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی منطقی از روابط و چگونگی تأثیر متغیرهای مستقل شکل و فعالیت بافتهای تاریخی بر متغیر وابسته شبکه حملونقل شهری به ارائه الگویی مفهومی دست یابد تا از آن دریچه افزایش انگیزه شهروندان در جذب به درون بافت و افزایش پیادهمداری را در بافت ایجاد کند. پرسش اصلی پژوهش این است که ویژگیهای بافت به صورت عام و بافتهای تاریخی بهصورت خاص چگونه در معرض تغییرات فناوری حملونقل شهری هستند؟ روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش بر پایه مطالعات نظری و بررسی نمونههای موفق جهانی در زمینه ارتقاء پیادهمداری در بافتهای تاریخی بهمنظور تحلیل بافت تاریخی منطقه 12 شهرداری تهران بوده است. نتایج بیانگر آن است که افزایش تراکم، قطعات ریزدانه، کاربری مختلط، خردهفروشی، افزایش جزئیات طراحی مسیرهای پیاده و کاهش عرض معبر به تقویت پیادهمداری در بافتهای تاریخی کمک میکند.
بافت کالبدی,پیادهمداری,تهران,حملونقل شهری,محلات تاریخی
https://ijar.ut.ac.ir/article_59076.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59076_0b7bbe7d58e5bf36ef4311f44c3f032b.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
زیست مجردانه در تهران مطالعهای به روش نظریه مبنایی
139
162
FA
سید حسن
حسینی
استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
shhoseini@ut.ac.ir
مارال
لطیفی
دانشجوی دکتری جامعهشناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه تهران
maralatifi@gmail.com
10.22059/ijar.2015.59079
تصمیم افراد به زندگی مستقل از خانواده و عملی کردن آن، در سالهای اخیر به یکی از فرایندهای برجسته و قابل اعتنا در شهرهای بزرگ ایران تبدیل شده است؛ طبق آمار غیررسمی اعلامشده از سوی مدیرکل فرهنگی سازمان ملی جوانان در شهریورماه سال 90، حدود 27 درصد جوانان در کلانشهرهای کشور زندگی مستقل از خانواده دارند، این نرخ در تهران به 30 درصد میرسد و این آمار در حال افزایش است. تحقیق منتهی به این مقاله به مطالعه ابعاد گوناگون این سبک زندگی با استفاده از گراندد تئوری پرداخته و در پی ارائه توصیفی فربه از آن بوده است. در این کار کوشیدهایم با استفاده از فن مصاحبه به دیدگاههای افرادی که این نحو زندگی را در پیش گرفتهاند نزدیک شویم و به تاریخچه زندگی آنان دست یابیم تا نحوه هویتیابی، استراتژیهای مختلف افراد و خانوادهها در مواجهه با مسائل زندگی مستقل، جریانهای منتهی به آن و عوامل تأثیرگذار بر این اقدام را شناسایی کنیم. در این کار در مرحله کدگذاری محوری با استفاده از خانواده کدگذاری معرفیشده توسط استراس و کوربین، زمینهها، علل، استراتژیها و پیامدهای زندگی مستقل از خانواده را از مصاحبهها استخراج کردیم و با وام گرفتن از خانوادههای کدگذاری دیگر، مرحله انتقالی و عناصر همنشین با این نحو زندگی را نیز نشان دادهایم. در پایان در مرحله کدگذاری انتخابی سه خطّ روایی مختلف را با محوریت استقلال و تأثیرگذاری جدی شهر تهران از خلال مصاحبهها تشخیص داده و ذکر کردهایم.
استقلال از خانواده,جامعهشناسی خانواده,گراندد تئوری,مطالعات جوانان,مناسکِ گذار,نظریه مبنایی
https://ijar.ut.ac.ir/article_59079.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59079_05d62d538d0ad11526626551e8d859fd.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
محلههای فرودست شهری و حق به شهر مورد پژوهی محله خاک سفید شهر تهران
163
182
FA
مهرداد
جواهریپور
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز
meh.javaheripour@iauctb.ac.ir
10.22059/ijar.2015.59082
هدف این مقاله بررسی شکلگیری و روند تحول محله خاک سفید به مثابه بازار غیررسمی زمین و مسکن و همچنین تحلیل حق به شهر در محلههای فرودست شهری است. این بازارها یکی از منابع رایج تأمین مسکن و دسترسی به خدمات برای گروههای کمدرآمد در بسیاری از نقاط شهری بزرگ کشورهای توسعهیابنده است و اکنون از آنها با عنوان محلههای فرودست شهری نام برده میشود که تحت تأثیر توأمان شهری شدن فقر (فقر شهری) و سیاستهای ناکارآمد توسعه شهری شکل میگیرند. ساختیابی این محلهها ناشی از آنها کیفیت نازل واحدهای مسکونی از یکسو و کمبود یا نامطلوب بودن سطح خدمات شهری موجود است و از سوی دیگر وضعیت مبهم حقوقی مالکیت زمین و واحدهای مسکونی که گاهی متأثر از تصرف عدوانی است و مانع از سرمایهگذاری و رونق اقتصادی در این محلهها و در نتیجه بهسازی کالبدی ساختمانها نیز با مشکل مواجه میشود. تداوم این وضعیت هم به درهمریختگی کالبدی و گسست آن از کل شهر و موضوع بافتهای فرسوده شهری برای تخریب و نوسازی شهری میشود. خاک سفید در سه دهه گذشته شکلهای گوناگونی از بازار غیررسمی زمین و مسکن را تجربه کرده است که از تصرف عدوانی اراضی وقفی و دولتی آغاز شد و تفکیک واحدهای مسکونی موجود و استفاده مشترک از خدمات شهری و توسعه عمودی به شکل پشتبام سازی از جمله واپسین تحولات آن محسوب میشود.
: اراضی وقفی,بازارهای غیررسمی زمین و مسکن,تصرف عدوانی زمین شهری,تهران,خاک سفید,شهر,فقر شهری,محلههای فرودست شهری
https://ijar.ut.ac.ir/article_59082.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59082_24e489f1bacb95eac7d9ab46d879284c.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
سفرههای نذری در تهران: عاملیت زنانه در جماعت آیینی
183
200
FA
جبار
رحمانی
0000-0001-5839-8988
استادیار انسانشناسی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
j_rahmani59@yahoo.com
یاسمن
فرحزادی
کارشناس ارشد هنر اسلامی
yasaman5767@yahoo.com
10.22059/ijar.2015.59083
سفرههای نذری، گونهای از آیینهای اسلامی- ایرانی است که صرفاً در میان زنان و توسط آنها و عموماً در فضاهای خانگی و در برخی موارد خاص نیز در مسجد، حسینیه، و امامزادهها برگزار میشدند. سفرههای نذری، بنا بر یک نذر توسط کسی که بانی نامیده میشود شروع و توسط جماعت آیینی اجرایی میشوند. آنچه اهمیت دارد مسئله محوری نسبت این سفرهها با ساختارهای اجتماعی مسلط و مقوله عاملیت زنانه است. برای پاسخ دادن به این مسئله، به روش مردمنگاری، برساخت اجتماعی گونه خاصی از آیینهای زنانه به نام سفره نذری در تهران بررسی خواهد شد. پروبلماتیک اصلی این مقاله، چگونگی تجلی عاملیت زنان در زمینه این جماعت آیینی است. اجتماع آیینی زنانه در سفرههای نذری، شبکهای از پیوندهای اجتماعی را ایجاد میکند که در حل بحرانها و مسائل زندگی زنان نقش بسیاری دارد. این سفرهها علاوه بر ایجاد فضایی برای دینورزی زنان بالأخص در منطق نذر، در فضای اجتماعی قبل و بعد آیین، امکانهایی را برای حل و انجام موضوعات دیگری در زندگی زنان ایجاد میکنند. از خلال منطق جمعی این آیینها، عاملیت زنانه در سه مدل فردی، واسطهای و جمعی در بستر اجتماع آیینی شکل گرفته و عمل میکند.
آیین زنانه,تهران,سفره نذری,عاملیت زنانه,نذر
https://ijar.ut.ac.ir/article_59083.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59083_8994076facaac664ff712768719f4559.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
ویژگیها و کارکردهای انجمنهای زادگاهی شهر تهران
201
225
FA
ولی اله
رستمعلی زاده
دکتری جامعهشناسی توسعه، عضو هیات علمی موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور
rostamalizadeh@psri.ac.ir
10.22059/ijar.2015.59084
انجمنهای زادگاهی نهادهایی مردمی و خودساخته هستند که مهاجران روستایی و شهرستانی ساکن در شهرهای بزرگ، گرد هم جمع شده و این انجمنها را شکل میدهند و در قبال زادگاه و شرایط زندگی فعلی خود احساس مسئولیت میکنند. با عنایت به اینکه، قسمت عمدهای از جمعیت شهر تهران را مهاجرین تشکیل میدهند و بخشی از آنها دارای انجمنهای زادگاهی هستند، بنابراین هدف این تحقیق ارائه سنخشناسی از انجمنهای زادگاهی شهر تهران به همراه بررسی ویژگیها، کارکردها و مکانیزمهای ارتباطات درونی آنهاست. روششناسیِ مقاله مبتنی بر روش تحقیق کیفی است. بدین منظور دادههای کیفی با استفاده از فنون مصاحبه، مصاحبه گروهی و مشاهده مشارکتی گردآوری و به صورت مضمونی ارائه شده است. یافتهها نشان میدهند که سه گونه سنخبندی براساس بعد تعلق، تبلور و محور شکلگیری، از انجمنهای زادگاهی در شهر تهران وجود دارد. کارکردهای ویژه این انجمنها، حفظ ارتباطات میان اعضا، حفظ هویت فرهنگی در میان خود و نسلهای جدید و کمک به همشهریها در تهران و در مبدأ است. سازوکارهای درونی ارتباطات این انجمنها نیز مبتنی بر برنامههای منظم و دورهای و همچنین منوط به برگزاری مراسم، مناسک و برنامههای خاص است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که این انجمنها توانایی خوب و بالایی برای پیشبرد توسعه در مناطق شهری و همچنین اجتماعات مبدأ خود دارند.
انجمنهای زادگاهی,شهر تهران,شبکههای مهاجران,سرمایه اجتماعی مهاجران
https://ijar.ut.ac.ir/article_59084.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59084_2a05086e7cf1e312145b86ae2b89e668.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
مطالعه فرهنگ شهروندی در مدیریت شهری تهران
227
250
FA
ملیحه
شیانی
دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
mshiani@ut.ac.ir
محمد علی
محمدی
استادیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
ali_gh75@yahoo.com
10.22059/ijar.2015.59085
امروزه مفهوم فرهنگ شهروندی از جذابیت خاصی در مدیریت شهری برخوردار شده است. شهروندی به عنوان پدیدهای اجتماعی و سیاسی از ویژگیهای مهم نظامهای دموکراتیک و شاخصی کلیدی برای جامعه مدرن به شمار میرود، بنابراین به منظور ایجاد و گسترش فرهنگ شهروندی دخالت مستقیم مردم در تدوین سیاستها، اولویتها و اهداف ضروری به نظر میرسد. بر همین اساس در این مقاله به بررسی فرهنگ شهروندی در مدیریت شهری با روش پژوهش کیفی و کاربرد فن مصاحبه با مدیران شهرداری شهر تهران پرداخته شده است. در مطالعه حاضر نوع تحلیل مورد استفاده برای مصاحبه نیمه ساختیافته، «تحلیل مضمون» (تماتیک) بوده است. نتایج حاصل از نظرات کیفی مدیران و مسئولان شهرداری پیرامون وضعیت فرهنگ شهروندی نشان میدهد که تعدد و تکثر قوانین در حوزه شهر و متولیان امور شهری و نیز قوانین و مقررات مربوط به وظایف شهرداریها موجب شده است از یکسو در سازمان شهرداری برخی فعالیتها و اقدامات صورت گیرد که مجوز قانونی کاملا مشخصی ندارند، اما به عنوان وظایف عرفی شهرداری در حال انجام است؛ و از سویی دیگر در شهرداری مجموعه کارهایی انجام نمیگیرد و قانونگذار نیز آنها را مشخص نکرده است اما بر عهده شهرداری است. در نهایت میتوان به این نتیجه رسید که قوانین و مقررات لازمالاجراء در سه دسته مربوط به شهر، شهروند و شهرداری از عناصر فرهنگ شهروندی با چالش مواجه هستند. بنابراین میتوان به سه مشکل اساسی توجه داشت: عدم ضمانت اجرایی برای قوانین و مقررات شهری، ابهام در قوانین و مقررات شهری، وجود خلأ در قوانین و مقررات شهری که هرکدام پیامدهای خاصی را به دنبال خواهد داشت
شهرداری,شهروندی,فرهنگ,فرهنگ شهروندی,مدیریت شهری
https://ijar.ut.ac.ir/article_59085.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59085_443516a75b2cac01f6d8fe4e7c61d5d0.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
توسعۀ مشارکتی محلۀ فرحزاد تهران به عنوان تفرجگاه و مقصد گردشگری: بستر و موانع
251
266
FA
پویا
علاءالدینی
0000-0002-7952-3925
دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
palaedini@ut.ac.ir
آمنه
میرزایی
کارشناسی ارشد برنامهریزی گردشگری دانشگاه تهران
amenehmirzaei@yahoo.com
10.22059/ijar.2015.59087
در این مقاله، بستر و موانع توسعۀ مشارکتی یکی از تفرجگاههای اصلی و محلات سیاحتی تهران، موسوم به فرحزاد، مورد تحلیل قرار میگیرد. طی مقاله، نخست وضعیت فرحزاد از منظر سکونت/ محیط مصنوع، ویژگیهای اجتماعی و گسترش کسبوکارهای خدماترسان جهت بازدیدکنندگان توصیف و ذینفعان اصلی توسعه محله شناسایی میشود. سپس، بستر و موانع توسعه فعالیتهای تفرجی و سیاحتی در فرحزاد در دو محور عملیاتی- ساختاری و اجتماعی- فرهنگی مورد توجه قرار میگیرد. بدین منظور، هم برنامههای تهیهشده توسط بخش عمومی جهت فرحزاد و هم دیدگاههای ذینفعان مختلف در مورد بستر و موانع مشارکت تحلیل میشود. روشهای بهکارگرفتهشده جهت مطالعه حاضر مشتمل بر تحلیل طرحها و دادههای موجود، مشاهده و نیز مصاحبههای نیمهساختارمند با بازدیدکنندگان، ساکنان، دستاندرکاران برنامهریزی و دیگر ذینفعان بوده است. نتایج تحلیل برنامههای تهیهشده جهت فرحزاد که در لفظ و ظاهر بر ماهیت سکونتی- گردشگری محله تأکید میورزند، حاکی از کمتوجهی به جنبههای اجتماعی توسعه و به ویژه مشارکت جماعت محلی است. همچنین، بر پایۀ مصاحبهها و مشاهدات، سطح پایین آگاهی، انسجام و همبستگی اندک، ناهماهنگی میان اهداف و تمهیدات نهادهای بخش عمومی و مشکل مالکیت امکان مشارکت محلی را، از جمله در توسعۀ فعالیتهای تفرجی و سیاحتی، کاهش داده است.
تفرجگاه,توسعۀ مشارکتی,تهران,جماعت محلی,گردشگری,فرحزاد
https://ijar.ut.ac.ir/article_59087.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59087_233ec42bef149a61edce07119ba03f64.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
مطالعه انسانشناختی بحرانهای اقتصاد سنتی در گذار به موقعیت جدید (مطالعه موردی بازار سنتی تهران)
267
286
FA
روح اله
نصرتی
0003-0006-8723-4532
استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
r.nosrati@ut.ac.ir
10.22059/ijar.2015.59088
بازار سنتی تهران از قدرتمندترین و پرنفوذترین میدانهای اجتماعی و اقتصادی و نیروهای بازار از اثرگذارترین کنشگران اجتماعی و اقتصادی در تحولات دوران معاصر در ایران بوده است. در طول نیم سده گذشته و در مواجه با فرایندهای مدرن در جامعه ایران، دگرگونیهای تازهای در این میدان اتفاق افتاده است که نتیجه پذیرش الزامبخش و ناخواسته منطق این فرایندها، از هم گسیختگی درونی بازار بوده است. هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال بوده است که بازار سنتی تهران به عنوان شکلی از اقتصاد سنتی در گذار به موقعیت جدید به عنوان شکلی از اقتصاد مدرن چه ویژگیهایی دارد؟برای پاسخ به سؤال فوق تلاش شد با استفاده از چارچوب تحلیلی نمونه آرمانی دو شکل بازار سنتی و بازار مدرن صورتبندی و فرایند گذار تحلیل شود. نتایج پژوهش حاضر نشانگر این است که موقعیت کنونی بازار، وضعیت در حال گذار و بحرانی است. بحرانهای بازار را میتوان در پنج بخش بحران نظم نهادی، بحران عقلانیت آیینی و معنوی، بحران حکشدگی، بحران منش سنتی، بحران هویتبخش شهری تحلیل کرد. نتیجه این گسستها بیش از آنکه ایجاد تمایزاتی روشن و مرزبندیشده و خالص باشد بیشتر شکلگیری اشکال پیوندی و درهمگرا است.
انسانشناسی اقتصادی,اقتصاد سنتی,اقتصاد مدرن,بازار سنتی,بازاریان,عقلانیت,حکشدگی
https://ijar.ut.ac.ir/article_59088.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59088_ae8c6d9c57939cf49002e8da4b384021.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
تابآوری و طراحی الگو واکنشهای روانی – اجتماعی بعد از وقوع زلزله تهران
287
311
FA
امیر
عسکری
دکتری روانشناسی و رییس کمیته مداخله در بحران انجمن روانشناسی ایران
askari407@yahoo.com
10.22059/ijar.2015.59094
در این مقاله به طراحی یک الگو فرضی مبتنی بر واکنشهای روانی – اجتماعی بعد از وقوع زلزله احتمالی در شهر تهران پرداختهایم. این الگو فرضی به چهار مرحلهی نارضایتی، ازدحام، شورش و غارتگری تقسیم گردیده است که در هر مرحله عوامل هیجانی شوک، ترس، وحشت، غم، تنفر، احساس ناکامی، خشم، اضطراب و احساس ناامنی به طور مجزا نشان داده شده است. این الگو فرضی خاطر نشان میسازد که پیامدهای روانی - اجتماعی زلزله تهران به دو بخش پرخاشگری – غارتگری و ناامنی – ترک اجباری طبقهبندی میشوند. بخش پرخاشگری – غارتگری نشان میدهد که علاوه بر تلفات ناشی از زلزله، تلفات دیگری ناشی از درگیریهای بین پلیس - غارتگران و مردم - غارتگران به وجود خواهد آمد. همچنین بخش ناامنی – ترک اجباری اشاره به مهاجرت بیشتر ساکنین تهران به زادگاه خود برای نجات جان و مال خود دارد، زیرا پیشبینی میگردد که تهران تا دو سال پس از وقوع زلزله قابل سکونت نباشد. در بخش دیگری از مقاله اشاره به مفهوم تابآوری در زلزله احتمالی تهران میگردد و تمرکز بر این دارد که آموزش تابآوری و اجرای برنامههای مشترک میان دولت و مردم میتواند به افزایش سطح تابآوری در جامعه در زمان زلزله منجر گردد. از این رو گمان میرود که با افزایش تابآوری در سطح جامعه، چهار مرحله فرضی واکنشهای روانی - اجتماعی از نارضایتی تا غارتگری هیچگاه به واقعیت تبدیل نگردد. در آخر، به برخی از ویژگیهای افراد و جامعه تابآور و نقش مسئولیتپذیری پس از بحران پرداخته شده است.
الگو فرضی,تابآوری,تهران,زلزله,واکنش,روانی- اجتماعی
https://ijar.ut.ac.ir/article_59094.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59094_77cb5ef59c9c6236a90d41169c19dde3.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
5
2
2015
09
23
باستانشناسی نظام صنعتی؛ رویکردی در تبیین تأثیر متقابل انسان و صنعت در شهر مطالعه موردی کارخانه سیمان ری در شهر تهران
313
330
FA
محمد اسماعیل
اسمعیلی جلودار
گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
jelodar@ut.ac.ir
اشکان
پوریان اولی
دانشجوی کارشناسی ارشد باستانشناسی دانشگاه تهران
apooryan@gmail.com
محمد
مرتضایی
استادیار پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور
m_mortezayi2008@yahoo.com
10.22059/ijar.2015.59237
باستانشناسی نظام صنعتی، شاخهای از باستانشناسی است که علیرغم عدم پذیرش همه جانبه جامعه دانشگاهی به عنوان شاخهای از باستانشناسی تا 20 سال گذشته، توانسته کمکهای ارزشمندی به مطالعه تاریخ جوامع صنعتی ارائه دهد. در اینجا سعی شده که نسبت به روششناسی مطالعه میدانی بر وجه جامعهشناختی، فرهنگی و تحلیلی باستانشناسی نظام صنعتی تأکید بیشتری صورت گیرد. به همین منظور ابتدا تاریخچهای از نظام صنعتی و تحلیلهای نظری مرتبط با آن بیان میشود. سپس تاریخچهای از باستانشناسی صنعتی و روششناسی مطالعه در این حوزه ارائه میگردد. در ادامه سعی میشود که بر رهیافتهای نظری این حوزهی پژوهشی، پرداخته و در نهایت امکانات باستانشناسی صنعتی در ایران مورد مطالعه و تحلیل قرار گیرد. در این رویکرد بررسی کارخانه سیمان ری بهصورت موردی نمونه عینی از این نوع پژوهش معرفی شده است
انقلاب صنعتی,ایران,باستانشناسی نظام صنعتی,جامعه صنعتی,ری
https://ijar.ut.ac.ir/article_59237.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_59237_f814b30e9557177457f847b21bff4a52.pdf