دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
6
1
2016
03
20
بررسی جایگاه «ادراکات حسی» و «احساس» در پدیدهشناسی فضای ساختهشده
7
21
FA
علی
اکبری
0000-0002-0463-8947
دانشجوی دکتری معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
akbari.iausr.ac.ir@gmail.com
محمد منصور
فلامکی
استاد گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
mansourfalamaki@hotmail.com
10.22059/ijar.2016.60807
شناخت فضای ساختهشده توسط هر مردمی همان شناخت معماری آنها است. از این رو پرسش از ویژگیهای فضا و کیفیتها و معانی ضمنی نهفته در آن همواره میتواند در مرکز پژوهشهای معماری باشد. در این میان، «رویکرد به شناخت» پدیده فضای ساختهشده و نیز «ابزار شناخت» وجه تمایز میان پژوهشهایی از این دست و محل پرسش است. پدیدهشناسی یکی از روشهای معرفتشناسی در زمینه شناخت محسوسات است که در سده بیستم مطرح شد پدیدهشناسی به مثابه روش و مجموعه وسایلی است که دستیابی شناخت به نحو انضمامی از هست بودن آدمیان را ممکن میسازد بدانسان که آدمی آن را (هست بودن خویش را) در خود احساس و ادراک کند. با توجه به بنا شدن روش پدیدهشناسی بر تجربه فضای زیسته افراد در شناخت محسوسات، «ادراکات حسی» و «احساس» نقشی اساسی در این فرایند ایفا میکند. در این پژوهش تلاش شده است تا بر مبنای فلسفی پژوهش تفسیری و به روش کیفی با بهرهگیری از طرح تحلیل گفتمان به پرسشهای پژوهش پاسخ داده شود. نتیجهها نشان میدهد که حضور در فضای مصنوع و درگیری کامل ادراکات حسی انسان با فضا و وجود عناصر معنابخش (دادههای حسی) در آن، بستر ایجاد خاطرات فردی و جمعی را فراهم میکند، موجب به یادآوری کیفیت فضایی تجربهشده در زمانهای آینده خواهد شد و آگاهی جمعی از کیفیت مد نظر را موجب میشود. هرچه کیفیت فضایی عمیقتر باشد، توان خیالپردازی افراد را بیشتر درگیر و آنها را از طریق تخیلشان تسخیر خواهد کرد. این خیالپردازی و تخیل ناشی از تجربه فضای خاطرهانگیز احساس در مکان بودگی، راحتی، آرامش و هویتمندی را هر چه بیشتر تقویت میکند و از این رو است که هنر معماری به ما هویت میدهد.
ادراکات حسی و احساس,ادراک و خلق فضا,پدیدهشناسی فضا,تجربه زیسته و خاطره,فضای ساختهشده
https://ijar.ut.ac.ir/article_60807.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_60807_00a42616b8ab3c78158063ba822dea0a.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
6
1
2016
03
20
تحلیل انسانشناختی کارآفرینی و توسعه روستایی در عصر جهانی شدن: مطالعه موردی استان همدان
23
43
FA
حسن
شهرکی
دانشجوی دکترای ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا
arm.shahraki@gmail.com
رضا
موحدی
دانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا
movahedi686@yahoo.com
احمد
یعقوبی فرانی
استادیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان
amyaghoubi@yahoo.com
10.22059/ijar.2016.60808
پژوهش حاضر با رویکردی کیفی و با هدف بررسی و تحلیل کارآفرینی روستایی در عصر جهانی شدن انجام شده است. جمعآوری دادهها با انجام مصاحبههای عمیق بوده است. برای این منظور 20 نفر از کارآفرینان، متولیان و کارشناسان بخش کشاورزی در استان همدان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع نظری و با حداکثر تنوع و نوسان انتخاب شدند. روش پژوهش بر اساس تحلیل محتوای متون مصاحبه و با استفاده از راهبرد کدگذاری نظری سه مرحلهای (آزاد، محوری و گزینشی) انجام شده است. اعتبارپذیری پژوهش از طریق بررسی زوایای گوناگون و قابلیت اطمینان آن از طریق فراهم آوردن مسیرنمای حسابرسی تأمین شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که افراد مورد مصاحبه، کارآفرینی و جهانی شدن را به طور کل در حیطه اقتصاد و بر اساس مؤلفههایی همچون، رقابت، سود، بهرهوری، خصوصیسازی و فناوری تعریف و تحلیل میکنند. گفتمان کارآفرینی روستایی ایران به نوعی از سرمایهداری روستایی دامن زده است که ارتباط چندانی با بستر، فرهنگ و اجتماع روستایی نداشته و به انواعی همچون کارآفرینی مبتنی بر اقتصاد، کارآفرینی فناورانه و کارآفرینی علمی کاربردی تقسیم میشود. پژوهش با پیشنهاد مفهوم «کارآفرینی روستایی انسانشناختی» بر اساس نظریه انسانشناختی «تثبیت توسعه» از جامعهشناس و انسانشناس کلمبیایی آرتورو اسکوبار، در برابر کارآفرینی اقتصادی و نیز مفهومپردازی این گونه از کارآفرینی به پایان میرسد.
آرتورو اسکوبار,تحلیل محتوا,توسعه روستایی,جهانی شدن,کارآفرینی انسانشناختی,کارآفرینی روستایی
https://ijar.ut.ac.ir/article_60808.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_60808_ab00c9e14d81ab3d8817102bf47fba57.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
6
1
2016
03
20
بازسازی اجتماعی مناطق جنگزده: روایت شکلگیری مجدد اجتماعات هویتی روستایی در سه روستای نژمار، قلاجی و قلعهگاه
45
61
FA
موسی
عنبری
استادیار گروه مطالعات توسعه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
anbari@ut.ac.ir
سامال
عرفانی
دکترای جامعهشناسی توسعه روستایی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
erfani.samal@gmail.com
10.22059/ijar.2016.60809
از مسائل مهم در دوران بعد از فاجعهها از جمله جنگها، مسئله بازسازی ویرانیها و همچنین برپایی حیات اجتماعی در جامعه آسیبدیده است. مقاله حاضر به بررسی ابعاد فرایند بازسازی اجتماعی جوامع جنگزده میپردازد. مطالعه میدانی در سه روستای جنگزده استان کردستان (نژمار، قلاجی و قلعه گاه) انجام شد. پژوهش با بهکارگیری روشهای کیفی تجربه خانوادههایی را در کانون مطالعه قرار میدهد که به طور مستقیم از جنگ متأثر گشتهاند. رویکرد مطالعه، روایتشناسی مردمی است که در آن از نگرشهای کلان و از بالا به پایین فاصله گرفته و بر تجربههای و روایتهای بومی تمرکز شده است و پویشهای اجتماعی و فرهنگی را مد نظر قرار میدهد. در این مطالعه بازسازی اجتماعی بر اساس شش مؤلفه اعتماد اجتماعی، همزیستی اجتماعی، تعهد به اجتماع، سرمایه اجتماعی، همبستگی اجتماعی و سرمایه فرهنگی بررسی شده است. یافتهها حاکی از سلطه رویکرد فیزیکی و مادی به بازسازی است؛ اما با وجود غیاب تعهدات بوروکراتیک در اهتمام به ابعاد اجتماعی و فرهنگی، شاهد نوعی بازسازی اجتماعی خودجوش و بومی بودهایم که وامدار درجههای بالایی از سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعهد اجتماعی، همبستگی اجتماعی و همزیستی اجتماعی درونگروهی بوده است. در این میان نقش همبستگی قومی و دانش بومی در تداوم حیات اجتماعی پررنگ است. از نکتههای مهم در زمینه زندگی و روابط اجتماعی در روستاهای مورد بررسی اهمیت فراوان یکپارچگی و صلح پیش از فاجعه است. پیریزی یک جامعه محکم و پایدار، در کنار ساختوسازهای اصولی مقاوم در برابر مخاطرات شامل برقراری همبستگی اجتماعی و احساس تعهد اجتماعی، یکپارچگی و وحدت و صلح میان افراد و گروههای متفاوت اجتماع نیز است.
اجتماعات روستایی,ایران,بازسازی اجتماعی,کردستان,فاجعه,مناطق جنگزده
https://ijar.ut.ac.ir/article_60809.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_60809_0189893de3833894fcf00a12abf1756d.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
6
1
2016
03
20
فرهنگ های مصرف محلی و کالای جهانی: مردمنگاری فرهنگ محلی در مواجهه با امر جهانی در شهر بانه
63
82
FA
کمال
خالق پناه
استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه کردستان
kkhaleghpanah@yahoo.com
هیوا
کریم زاده
کارشناسی ارشد علوم اجتماعی گرایش جامعه شناسی، دانشگاه کردستان
kz.hiwa1364@yahoo.com
10.22059/ijar.2016.60810
هدف این مقاله مطالعه مردمنگارانه مواجهه فرهنگ محلی در شهر بانه با کالاهای جهانی است. به لحاظ نظری مقاله حاضر در چارچوب نظریههای فرهنگ مصرف مدعی است که مواجهه با امر جهانی را بایستی در ارتباط با هویت، بازار جهانی نئولیبرال و ایدئولوژیهای جمعی فهمید. در پژوهش حاضر همزمان با مشاهده مشارکتی با پانزده نفر مصاحبه انجام شد. نتیجههای حاکی از آن است که 1) فرهنگهای مصرف محلی بیشترین تأثیر را از ایدئولوژیهای بازار و سازوکارهای تبلیغاتی آن میپذیرد و نقش ویژگیهای ملی و دینی در برساخت معنا محدود به بازار است و بنابراین جهانی شدن و کالاهای جهانی فرهنگ مصرف استانداردی را خلق کردهاند که معانی مندرج در آن متمایز از فرهنگ محلی است، 2) مصرف محلی بدون فرهنگ مواجهه، چارهای جز پذیرش منطق بازار ندارد و 3) بازاری شدن و تجاری شدن عرصههای عمومی و خصوصی مردم محلی فرایند رو به گسترشی است که همگان را درگیر کرده و منجر به واکنشهای اخلاقی و اتخاذ استراتژیهای هویتی و عامیانه انطباق شده است.
استراتژیهای عامیانه,جهانی شدن,فرهنگ های مصرف,کالای جهانی,مردمنگاری
https://ijar.ut.ac.ir/article_60810.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_60810_22d238e3ad6381684a2489e7dca7f3c8.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
6
1
2016
03
20
بررسی و تبیین نقش عشایر استان ایلام در پیشبرد راهبردهای دفاعی در دفاع مقدس
83
99
FA
مرتضی
اکبری
استادیار گروه علوم اجتماعی و تاریخ دانشگاه ایلام
mo.akbari@ilam.ac.ir
10.22059/ijar.2016.60811
پیشینه ایلات و سلسلههایی که تا عصر پهلوی با اتکا بر قدرت ایلی و تبار خویش بر ایران حکومت میکردهاند نشان میدهد که عشایر نیروی اصلی در جنگ با دشمن و حراست از مرزها حراست بودهاند. در جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران (1359 تا 1367 ه.ش) علاوه بر رزمندگان اعم از سپاه پاسداران، ارتش جمهوری اسلامی ایران، بسیج، ژاندارمری و نیروهای کمیته انقلاب اسلامی که در جبههها با دشمن میجنگیدند و از مرزهای ایران دفاع میکردند، اقشار مختلف جامعه با شیوهها و روشهای گوناگون حضور فعال داشته و نقشآفرینی کردهاند. عشایر یکی از این قشرها بودند که با حمایتهای خود، زمین تقویت روحیه رزمندگان را در جبههها فراهم کردند. عشایر با ویژگیهای جمعیت زیاد، کوچرو بودن و جابهجا شدن و ساختار سلسلهمراتب ایلی از اهمیت زیادی برخوردار هستند. عشایر استان ایلام نیز از این ویژگیهای برخوردارند. با توجه به بافت عشایری موجود در استان ایلام این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که نقش عشایر استان ایلام در جنگ تحمیلی چه بوده است و این نقش چگونه و با چه روشهایی ایفا شده است؟ مقاله حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به تبیین این نقش پرداخته و با واکاوی این موضوع و بررسی منابع و مصاحبههای انجامشده، به این نتایج رسیده که عشایر این استان با انجام اقداماتی مانند تولید فراوردههای دامی، کمکهای مالی و غیرمالی به جبههها، اعزام نیرو به جبههها، شرکت در عملیات و حضور در مناطق جنگی، در تقویت اقتصاد کشور و روحیه رزمندگان در جبههها نقش قابل توجهی داشتهاند.
استان ایلام,ایران,دفاع مقدس,عراق,عشایر
https://ijar.ut.ac.ir/article_60811.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_60811_98c626ead520e06fd846c95b313eea85.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
6
1
2016
03
20
درآمدی بر قومباستانشناسی کوچروان قرهداغ مرکزی آذربایجان
101
118
FA
وحید
عسکرپور
استادیار گروه باستانشناسی دانشکده هنرهای کاربردی دانشگاه هنر اسلامی تبریز
v.askarpour@tabriziau.ac.ir
آرش
تیرانداز
کارشناسی ارشد باستانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
tirandaz.arash@gmail.com
بهرام
آجورلو
دانشیار گروه باستانشناسی دانشکده هنرهای کاربردی دانشگاه هنر اسلامی تبریز
ajorloo@tabriziau.ac.ir
10.22059/ijar.2016.60815
هدف از نگارش این مقاله بررسی مقدماتی منطقه قرهداغ آذربایجان از سه منظر بومشناختی، باستانشناختی و قومشناختی است. این منطقه کوهستانی فاقد خاک زراعی غنی بوده و روستاهای کمجمعیت و اوباهای ایلات کوچرو، تنها زمین سیمای آن محسوب میشوند. بررسیهای باستانشناختی نیز نشان از فقر نسبی شواهد باستانی در دورههای ماقبل عصر آهن دارند. موضوع اصلی این مقاله، بررسی دلایل تداوم زندگی کوچرو در این منطقه تا به امروز و نشان دادن پیوستگیهای تاریخی و بومشناختی آن است. در این مقاله نشان داده میشود که با توجه به شاخصههای محیطی و بومشناختی حاکم بر منطقه قرهداغ مرکزی، سنتهای فرهنگی موجود در آن برای مدت بیش از سه هزار سال و با محوریت کوچروی عمودی تداوم یافته است. فرض اصلی آن است که تداوم شرایط بومشناختی و محیطی و محدودیتهای خاص آن موجب این پایداری و استمرار فرهنگی بلند مدت شده است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش قومباستانشناسی است. بررسیهای باستانشناختی و قومشناختی قرهداغ بار دیگر نقش بنیادین زیستبوم را در پایداری یا ناپایداری شیوههای گوناگون زیستی اجتماعات انسانی بازتاب میدهد. روشن است که زیستبومهایی نظیر قرهداغ مرکزی، هرگز مجال شکلگیری نظامهای استقراری و حرکت به سوی پیچیدگیهای اجتماعی و فرهنگی را به ساکنان خود نخواهند داد.
اوبا,بومشناسی فرهنگی,شاهسئون,عصر آهن,قرهداغ,قومباستانشناسی,کوچرو
https://ijar.ut.ac.ir/article_60815.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_60815_e76c78f60485995162ccc45f61325210.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
6
1
2016
03
20
بررسی تطبیقی فرهنگ شمال و جنوب استان کرمان: مطالعه موردی فرهنگ زبانی
119
133
FA
امیلیا
نرسیسیانس
0000-0003-3060-1758
دانشیار گروه انسانشناسی دانشگاه تهران
enerciss@ut.ac.ir
ساجده
میراحمدی پور
دانشجوی کارشناسی ارشد انسانشناسی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
12345mirahmadi@gmail.com
پویا
شهریاری راد
دانشجوی کارشناسی ارشد زبانشناسی همگانی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
pouyashahriari@yahoo.com
10.22059/ijar.2016.60818
اشاعه فرهنگی فرایندی است که از طریق آن، عناصر یا مجموعههای فرهنگی از یک فرهنگ یا جامعه به فرهنگ یا جامعه دیگر انتقال پیدا میکند و بهتدریج در فرهنگ دیگر جذب و سبب دگرگونی آن میشود. طبق این اصل یک امر فرهنگی که علامت و مشخصه یک جامعه است، در جامعه دیگر به عاریت گرفته شده و موردپذیرش قرار میگیرد. استان کرمان از دیرباز به علت شرایط طبیعی و تاریخ پرفرازونشیب آن، دارای تنوع قومی شامل گروههای قومی فارس، بلوچ، ترک و لر بوده است. در مقاله حاضر پس از معرفی موقعیت جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی استان کرمان، به بررسی گویش شمال و جنوب این استان میپردازیم. نتایج نشان میدهد که گویشهای جنوب استان کرمان بیشتر تحت تأثیر گویشهای اقوام مهاجر بوده و به فارسی میانه نزدیکتر است و گویشهای شمال استان کرمان تحت تأثیر فارسی معیار قرار دارند. دادههای زبانی توسط گویشوران بومی استان کرمان توسط دستگاه ضبط حرفهای صوت جمعآوریشده و با نرمافزار تحلیل صوتی PRAAT بررسیشدهاند. نتایج بهدستآمده، میتواند مورداستفاده انسانشناسان و پژوهشگران زبانی قرار گیرد.
بررسی تطبیقی,زبان,فرهنگ زبانی,فرهنگ شمال کرمان,فرهنگ جنوب کرمان,نظریه اشاعه
https://ijar.ut.ac.ir/article_60818.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_60818_f70b6a8220b190c1ebde99ac0b767594.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
پژوهشهای انسانشناسی ایران
2251-8193
6
1
2016
03
20
انسانشناسی زیستی در قرن بیست و یکم
135
153
FA
زهره
انواری
0000-0001-6945-1027
استادیار گروه انسانشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
z.anvari@ut.ac.ir
10.22059/ijar.2016.60819
انسانشناسی زیستی از آغاز شکلگیری تا کنون دچار تحولات چشمگیری شده است. از قرن نوزدهم تا نیمههای قرن بیستم نژاد مفهوم محوری مورد بررسی در انسانشناسی زیستی بوده است. از نیمه دوم قرن بیستم موضوع نژاد جایگاه خود را به موضوعات جدیدی داد. نیمه دوم قرن بیستم را میتوان دوره گذار انسانشناسی زیستی نامید. سه دهه آخر این قرن سالهای رو به رشد انسانشناسی زیستی برشمرده میشوند. در این سالها این علم از حالت عمومی به سمت تخصصیتر شدن پیش رفت. ژنتیک انسانی، نخستیشناسی، محیطشناسی انسانی، دیرین انسانشناسی از جمله این تخصصها بودند که تا کنون نیز توسعه یافتهاند. در قرن بیست و یکم علاوه بر ادامه روند تخصصی شدن رویکرد مهم دیگری زیرمجموعه انسانشناسی زیستی شکل گرفت. این رویکرد موضوعات مورد بررسی خود را با در نظر گرفتن همزمان ویژگیهای فرهنگی و جسمانی مطالعه میکند و رویکرد زیستی- فرهنگی نام دارد. این رویکرد در انتقاد به تخصصی شدن زیرشاخههای انسانشناسی شکل گرفته است. انسانشناسی پزشکی و بدن، انسانشناسی تغذیه، انسانشناسی عصبشناختی از جمله حوزههایی هستند که زیرمجموعه این رویکرد در انسانشناسی زیستی شکل گرفتهاند. این حوزهها از جمله کاربردیترین زیرشاخههای انسانشناسی در قرن معاصر محسوب میشوند که به وسیله آنها میتوان بحرانهای زیستمحیطی، شیوع بیماریهای قرن معاصر و بحرانهای غذایی و بیماریهای ناشی از آنها را بررسی کرد. در این مقاله به بررسی این رویکرد و معرفی حوزههای شکل گرفته ذیل آن پرداختهایم.
انسانشناسی پزشکی و بدن,انسانشناسی تغذیه,انسانشناسی زیستی,انسانشناسی عصبشناسی,رویکرد زیستی - فرهنگی,محیطشناسی انسانی
https://ijar.ut.ac.ir/article_60819.html
https://ijar.ut.ac.ir/article_60819_7aac6ed9709e55fb3c3a42805ab3014b.pdf