تبیین روششناختی عملکرد جلال آلاحمد در حوزه انسانشناسی و فرهنگپژوهی، میتواند نموداری دقیق از منش فکری ـ عقیدتی او به دست دهد، چرا که آلاحمد معتقد بود با ابزارها و روشهای غربی نمیتوان به توصیف درستی از موقعیت ایران دست پیدا کرد. او در مواجه با مسائل، میکوشید آنها را به شکلی ملموس و عینی توصیف کند و در نهایت راهکارهایی ارائه دهد. در مقاله حاضر کوشیده شده است با توصیف معرفتشناسی آلاحمد، روش کاری، سبک و نگاه انسانشناختیاش تبیین شود، برای دستیابی به این هدف تمرکز بیشتر بر روی کارهای پژوهشی وی است. مقاله در یک مقدمه و چهار بخش مختلف ساماندهی شده است. در هر کدام از فصول مقاله نیز کوشیده شده تا پیشینه مباحث و رویکردهای مختلف به آرا آلاحمد به اختصار مورد بررسی و یا نقد قرار گیرد و در انتها رویکرد سبکشناسانه او به شکلی ایجابی توصیف شود.