نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه تهران
2 دانشجو
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
چکیده
هدف: این مقاله به بررسی مسئله هویت در دیاسپورای ایرانی ساکن حاشیه جنوبی خلیج فارس، با تمرکز ویژه بر جامعه لارستانی میپردازد. دیاسپورای لارستانی بهعنوان یکی از گروههای مهاجر ایرانی، تجربۀ پیچیده و چندلایهای از تغییرات هویتی را در مواجهه با ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه میزبان پشت سر میگذارد.
روش: پژوهش حاضر در پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی با بهرهگیری از روش مردمنگاری، تکنیکهای مصاحبه عمیق و مصاحبه روایتی به تحلیل تجربه زیسته مهاجران و فرآیندهای بازسازی و بازتعریف هویت فردی و جمعی آنان میپردازد. با توجه به اهداف تحقیق و ماهیت موضوع، این مطالعه از روشهای کیفی و بهویژه رویکردهای مردمنگارانه بهره گرفته است. جوهره اصلی مردمنگاری بر اساس درک تفهمی و فهم درونی الگوها و رفتارهای فرهنگی شکل گرفته است و تمرکز آن بر تجربه زیسته افراد و معانی کنشها و رخدادهای اجتماعی از منظر خود مردم است
یافتهها: یافتهها نشان میدهد که هویت این دیاسپورا نه یک ساختار ثابت و یکپارچه، بلکه فرآیندی پویا، سیال و چندبعدی است که در تعامل مداوم با عوامل مختلف فرهنگی، مذهبی و سیاسی شکل میگیرد. همچنین، مرزبندیهای نوین اجتماعی و تفاوتهای منطقهای در ساختار هویتی آنان نقش مهمی دارد.
نتیجهگیری: این مطالعه، ضمن تأکید بر پیچیدگیهای هویتی، ضرورت بازخوانی مفاهیم هویت در پژوهشهای دیاسپورا را برای درک بهتر واقعیتهای زندگی مهاجران ایرانی گوشزد میکند. یافتههای این پژوهش که بر مبنای گفتوگوهای عمیق و مشاهدات میدانی در میان مهاجران بازگشته و در رفتوآمد از دیاسپورای لارستانی در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس تنظیم شده، نشان میدهد که هویت فرهنگی این گروه، واجد لایههایی چندگانه و در حال تحول است.
واژگان کلیدی: دیاسپورا، حاشیۀ خلیج فارس، مهاجرت، لارستان، هویت،،
Abstract
Objective: This article examines the issue of identity in the Iranian diaspora residing along the southern shores of the Persian
Gulf, with a special focus on the Laristani community. The Laristani diaspora, as one of the Iranian migrant groups, experiences a
complex and layered journey of identity changes in the face of the social, cultural, and political structures of the host society.
Method: This research is conducted within an interpretive paradigm and a qualitative approach by employing ethnographic
methods, in-depth interviews, and narrative interviews to analyze the lived experiences of migrants and their processes of
reconstructing and redefining their individual and collective identities.
Findings: The findings indicate that the identity of this diaspora is not a fixed and unified structure, but rather a dynamic, fluid,
and multidimensional process that is continuously shaped through interactions with various cultural, religious, and political
factors. Moreover, new social boundaries and regional differences play a significant role in their identity structure.
Conclusion: This study emphasizes the complexities of identity and highlights the necessity of reevaluating concepts of identity
in diaspora research to better understand the realities of Iranian migrants' lives.
Key words: diaspora, identity, Laristan, migration, Persian Gulf coast
کلیدواژهها [English]