انسانشناسی فضای خانگی یکی از حوزههای جدید انسانشناسی فرهنگی است که توجه خود را به خانههای عموم مردم و ارتباط آنها با فرهنگ و نیازهای ساکنانشان معطوف میسازد. پژوهش حاضر، ذیل این حوزه از دانش، قصد بررسی تعدادی از خانههای شهری ایران را از منظر ساکنانشان دارد، ساکنانی که عموما در طراحی و ساخت خانه خود مشارکتی نداشتهاند به همین دلیل، با شکافی بین تصاویر مطلوب ذهنی و فضای واقعی مواجه خواهند بود. پرسش اصلی در این مقاله، چیستی گوناگونی فضایی مطلوب ساکنان و بررسی فضاهایی است که در اختیار دارند. به این منظور و با حرکت از مفهوم ”محیطهای پاسخده“ در ادبیات شهرسازی، تعریف هایدگر از سکونت و نیز آموزههای آموس راپاپورت درباره ارتباط ذهن و فرهنگ با امرِ ساختن؛ مسئله، صورتبندی و برای عملیاتیسازی پژوهش نیز، یک گروه خویشاوندی ساکن در استانهای تهران، البرز و قزوین، انتخاب شدند. 6 خانواده، به همراه فضاهای تحت سکونتشان، با روش کیفی مورد مطالعه قرار گرفتهاند. نتیجه پژوهش، تهیه الگویی فرهنگی برای گوناگونی یا تنوع فضایی است که نشان میدهد که خانههای ساختهشده بین سالهای 70-50 همچنان به لحاظ فرهنگی، پاسخگوی نیازهای ساکنانشان هستند. در مقابل، خانههای ساختهشده در دهه اخیر؛ که عموما مهندسیساز و دارای نقشههای طراحی هستند؛ مطلوبیتی به مراتب پایینتر دارند.