فیروزه سنگی قیمتی یا نیمه قیمتی با رنگی متمایز از بافت زمینشناسی است. در فلات ایران از هزاره ششم و پنجم پ.م انسانها از کانی فیروزه و خصوصیت رنگ متمایز آن بهرهبرداری میکردهاند. از منظر طبیعی کانی فیروزه در فلات ایران آنجا که شاهد کمربند کانیزایی مس هستیم وجود داشته و استفاده میشده است. از منظر فرهنگی قرارگیری استقرارهای باستانی با شواهد فیروزه در این کمربند و در نزدیکی منابع فیروزه نشاندهنده بهرهبرداری بومی در این نواحی است. نمونههای باستانشناسی نشان میدهد انسانها در دورههای نوسنگی، مس ـ سنگی و مفرغ از آن استفاده میکردهاند. در دوره تاریخی و خصوصاً بر اساس منابع تاریخی در دوره اسلامی در مقیاس گستردهای و احتمالاً با لایههای معنایی متفاوتی از آن بهره میبردهاند. در دانش بومی رنگ فیروزه که بر اساس ترکیبات اصلیاش متغیر است، عامل بسیار مهمی در تشخیص اصالت و منبع فیروزه است. برای تشخیص فیروزههای مرغوب از نامرغوب و منشأ آنها، کم و کیف رنگ مبنایی قابل اتکا است. فیروزه پدیدهای طبیعی است آنگاه که درباره شکلگیری، عناصر تشکیلدهنده و بافت طبیعی آن بحث میشود. فیروزه پدیدهای فرهنگی است آنگاه که در بافت ایستای استقرارهای باستانی یا در بافت پویای جامعه معاصر مورد بررسی قرار میگیرد. رویکرد نظری این مقاله به پیروی از دیلتای و کالینگوود این است که تنها راه شناخت گذشته باز زیستن آن در زمان معاصر است. روش در این مقاله روشهای باستانشناسی انسانشناسانه برای مطالعه فرایندهای فرهنگی بلند مدت است. از روایت برای فضاسازی موضوعی در بخشهایی از مقاله استفاده شده است.