بررسی مردم‌نگارانه پدیده ازدواج زودهنگام در میان مهاجران افغان (قوم هزاره) در دو شهر هامبورگ (آلمان) و تهران (ایران)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

پژوهشگر مرکز پژوهش‌های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه

چکیده

ازدواج زودهنگام یا پدیده کودک همسری به دلایل متعددی از جمله فقر، نابرابری جنسیتی، رویه‌های فرهنگی سنتی حاکم بر جوامع بشری، بی‌سوادی و ناامنی در بسیاری از نقاط جهان به صورت گسترده‌ای رواج دارد که منجر به عدم تربیت صحیح نسل آینده، افزایش میزان طلاق، افزایش نرخ مرگ‌ومیر مادران و فرزندان و مشکلات بهداشتی شده است. مقاله پیش رو درصدد بررسی مقایسه‌ای تغییرات الگوی ازدواج زودهنگام در میان مهاجران افغان در مناطق حاشیه‌ای ایران (تهران) و آلمان (هامبورگ) به عنوان اصلی‌ترین مقاصد مهاجران افغان در دو قاره آسیا و اروپا است. این پژوهش با رویکرد مردم‌نگارانه به بررسی متغیرهای وابسته شامل مهاجرت بین‌المللی، سطح سواد و نقش ساختار قانونی جوامع میزبان در تدوین قوانین کنترل­گرایانه بر مؤلفه سن اولین ازدواج در جامعه مهاجران افغان (قوم هزاره) پرداخته است. شرایط زندگی شهری به ویژه در جوامع توسعه‌یافته به فراگیری آموزش همگانی برای دختران و زنان انجامیده و در کنار کسب مهارت‌های متنوع و ورود به بازار کار سن ازدواج را افزایش داده است. ﻧﻮع پژوهش کیفی و روش توصیفی- اسنادی ﺑﻮده است. داده‌های بخش آلمان بر مبنای 5 مصاحبه تخصصی، 34 مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و مشاهده مشارکتی در میان مهاجران افغان ساکن هامبورگ است و برای جمع‌آوری داده‌های بخش ایران از 7 مصاحبه تخصصی و 24 مصاحبه نیمه‌ساختاریافته با مهاجران افغان در مراکز آموزش پایه مناطق حاشیه‌ای شهر تهران استفاده شده است. داده‌ها بر مبنای کدگذاری باز در چارچوب الگوی گوردن (1964) مورد تحلیل محتوا قرار گرفته‌اند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An Ethnographic Research on the Phenomenon of Early Marriage Among Afghan Immigrants (Hazara ethnic group) in Hamburg (Germany) and Tehran (Iran)

نویسنده [English]

  • Saideh Saidi
research fellow at Institute for Middle East Strategic Studies in Tehran
چکیده [English]

Early marriage or child marriage has several reasons, including poverty, gender inequality, traditional cultural practices that govern human societies, illiteracy and insecurity which impacts upon lack of proper training of future generations, rising divorce rates, increasing mortality rates and maternal and child health problems. This article seeks to evaluate and compare changes in the pattern of early marriage among Afghan immigrants in rural areas of Iran (Tehran) and Germany (Hamburg) as main destinations for Afghans in both Asia and Europe over the past decades. With an ethnographic approach and intensive fieldwork as the main key to communicate with the Afghan community, various variables such as international immigration, education and legal structure in both host societies were examined in terms of their possible impact upon early marriage within the Afghan migrant community (Hazara ethnic group).
The research has been carried out the qualitative research method. It is followed with 34 semi-structured interviews, 5 expert interviews and participant observation with Afghan immigrants in refugee camps and the wider city in Hamburg (Germany), and for conducting data in Iranian side, secondary sources, expert interview and 24 semi-structured interviews, 7 expert interviews and fieldwork in Basic Education Centers in rural area in Tehran are used. Findings are analyzed with the content analysis with the help of open coding and axial coding within the framework of Gordon’s model (1964).
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • : Early marriage
  • International migrations
  • Hazara ethnic group
  • Iran
  • Intergenerational differences
  • Germany