در این تحقیق به بررسی و مطالعۀ درک و مواجهۀ دختران نسل جدید با مفهوم باکرگی میپردازیم. محوریت تحقیق، تجربۀ زیستۀ دخترانی است که رابطۀ جنسی آزاد داشتهاند و هرکدام در مواجهه با باکرگی و عدم باکرگی تصمیمهای متفاوتی برای بدن و سرنوشت خود گرفتهاند. در بخش نظری از نظریۀ پاکی و خطر مری داگلاس[1] بهدلیل همپوشانی با مسئلۀ بکارت در ایران و ارتباط پاکی و ناپاکی بدن در مقولۀ باکرگی استفاده شده است. در بخش روش، محوریت تحقیق، مردمنگاری و کار میدانی بوده است. در این پژوهش با 55 مشارکتکننده مصاحبه انجام شده است. شرکتکنندگان 18 تا 30 ساله، مجرد، دارای تحصیلات دانشگاهی و از نظر اقتصادی و اجتماعی در سطح متوسط و متوسط رو به بالا هستند. درک و مواجهۀ دختران جدید نسبت به باکرگی درکی مبهم و پیچیده است. نسل جوان با درگیری و تناقض بین خواستههای فردی در امر جنسی و فشارهای اجتماعی در ارتباط با ارزشمندی بکارت دختران، با وجود هنجارشکنی اولیه در انتها مجبور به تبعیت و پذیرش هنجارهای غالب میشوند و برای پذیرش مجدد در اجتماع و ارائۀ بکارت فیزیکی، به عملهای ترمیم بکارت روی میآورند. Mary, Douglas .[1]